امشب که من پر از تنهایی و غرق سکوتم
امشب که دلم بی تاب و پراز زمزمه ی رفتن است
امشب که باز فکر میکنم پایان دنیا منم....
امشب که جز رنج خاطرات وترس از فردا
در اندیشه ام چیزی نمی اید....
امشب که فکر میکنم پس ازمرگم چه خواهد شد....؟
خوب میدانم
که گوشه , گوشه ی این شهر غرق گناه است
و به کام هوس رفته اند عشق های دروغین روز......